الهی! خود کردم و خود خریدم، آتش بر خود، خود افروزانیم، از دوستی آواز دادم، دل و جان را فرا ناز دادم، اکنون که در غرقابم دستم گیر که گرم افتادم !   

بخشی از مناجات خواجه عبدالله انصاری  

 پ.ن   

حتما ماجرای کلاغی رو که می خواست راه رفتن کبک و یاد بگیره ،راه رفتن خودشم یادش رفت شنیدید.الان احساس می کنم من اون کلاغ بیچاره ام. 

نظرات 22 + ارسال نظر
سحربانو یکشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:16 http://saharbayati.blogfa.com

زهرا جان کی گفته تو کبکی بگو بکشم اش
راستی راه رفتن کی و می خواستی یاد بگیری ؟ نگران جواب سوالم نیستم چون حتما به من می گی ....

من یه کلاغ بیچاره ام نه یک کبک سحر بانو جان

ن.ن یکشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:33 http://akharindidar.blogfa.com

سلاممم سلاممم دوست من ... چطوری؟؟ خدا نکنه تو کلاغ باشی ... نه اصلا این طور نیست ...

ولی من کلاغم باور کن

سحربانو یکشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 14:17

چرا اینجا شکلک نداره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

می خوام به سوتی خودم قهقه بزنم زهرا بانو جان
ببین من ضرب المثل مثل کبک سرش و کرده تو برف و با کلاغه که راه رفتن کبک و خواسته یاد بگیره قاطی کردم و حاصل اش سوتی شد که دیدی

ها ها ها ها ها ها ها ها هاهاهاهاهاهاهاهاهاها
جای عملم از درد ترکید از بس خندیدم

سایه دوشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 21:32 http://www.roozaye-rafte.blogsky.com/

سلام خانومی
مرسی که به من سر زدی
برای عقد خواهرم باهاشون می رم خرید.
بازم به من سر بزن

ثابتی سه‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:25 http://sariera.blogfa.com

نمی دانم چرا چنین احساسی داری و از کجا بوجود آمده است ولی چیزی که مرا متعجب می‌کند این است که راه رفتن کبک که قشنگ نیست کسی بخواهد از آن تقلید کند. شما هم دیگر این کار را نکن چون خودت بهترینی.

مریم خواهر جانت سه‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:39

سلام کلاغ خواهر جان .بگمونم اگه فریبا اینو میخوند ازین به بعد بجای ... بهت میگفت کلاغ سیاه D:
حالا زیاد غصه نخور البته ،ما هممون خیلی وقتامیشیم عین اون کلاغه.

کبک سه‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 14:42

لطیفا! این منزل ما چرا چنین دور است؟ همراهان برگشتند که این کار غرور است، گر منزل ما سرور است این انتظار سور است و گر جز منتظر مصیبت زده است معذور است.

کریما! این سوز ما امروز دردآمیز است، نه طاقت بسر بردن و نه جای گریز است.

شیرین چهارشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 10:52 http://tanhaeehayam.blosky.com

خیلی نوشته هات قشنگه عزیزم

کبک چهارشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 15:11

هر روز من از روز پسین یاد کنم /// بر درد گنه هزار فریاد کنم
از ترس گناه خود شوم غمگین باز /// از رحمت او خاطر خود شاد کنم
جواب جواب

تنها چهارشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 23:37 http://www.goolbanoo.blogsky.com

سلام چی بگم باور کنی ببین میخندم
خستم شما بگین شما

یه آدم کوچولو جمعه 11 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 18:09 http://www.inadama.blogfa.com

سلام زهرا جان کبک چیه؟ کلاغ کدومه؟ تو زهرا هستی به خودت ایمان داشته باش

به روزم میای که؟

نسیم سحرگاه شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 14:59

امروز روز تولد منننننننننننننننننننننننننننه

نسیم سحرگاه یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 19:40 http://www.nasimesahargah.blogfa.com

سلام.ممنونم که به حرفم گوش کردی.غربتی در آن اسم می دیدم و دلم میگرفت خوشحاااااااااااااااااااااااااااااااااااال شدم.

نسیم سحرگاه یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 22:55 http://www.nasimesahargah.blogfa.com

هر روز برایت رویائی باشد در دست نه دور دست/شوری باشد در دل نه در سر /و دلیلی باشد برای زندگی نه روزمرگی

ندا دوشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 13:10 http://www.bzamini.blogfa.com

سلام عزیز دلم
چقدر قلم تو بهار دارد
خوشحال شدم از این شعرهای نرگسی

سحربانو سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:21

دلمان درد می گیرد شما نباشید خواهر بانو جان زهرا جان مثل قبل شو تو رو خدا
قبلا تو منبع انرژی بودی آخه خب

پگاه چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 09:33 http://koodaki.blogsky.com/

وقتی بال پرواز داری،
راه نرو..
پرواز کن.

بالی نمانده برای پر کشیدن

نسیم سحرگاه چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 19:16 http://www.nasimesahargah.blogfa.com

خدا نکنه عزیزم چرررررررررررررررررررررررا این همه نا امیدانه حرف میزنی دلم میگیره.دللللللللللللم برات یه ذره شده .مومن خدا هر اتفاق یه امتحان یا میشه گفت یه مصلحت . تو که دلت با خداست چرا نا امید شدی..من که دیدم خدددددددددددددا چقدر دوست داره در عرض یه شب چقدر قشنگ جوابت و داد تو دیگه چرا؟؟؟؟؟این و یادت نره تو فقط متعلق به خودت نیستی تو متعلق به تمام آدمهائی هستی که دوست دارند یکیشششششششششششششم من .این از تو اون هم از مریم که تو وبلاگش نوشته دلم گرفته....غم هیچکدوم تون و نبینم الهی....

علی جمعه 18 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 10:43 http://gholamalian.blogfa.com

سلام
ممنونم از حضورتون..باز هم تشریف بیاورید..

یه آدم کوچولو جمعه 18 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 20:44 http://www.inadama.blogfa.com

سلام بر زهرای عزیز

یه کوچولو به روزم و منتظر

رضا شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 15:52

راه رفتن که کاری نداره!
اگه ناشی باشی تاتی تاتی می کنی، اگر هم حرفه ای باشی باید بدونی که طبل بزرگ زیر پای چپ!
قدم رو!
دیدی یاد گرفتی؟

بدجنس

وبلاگ پرخوران گمنام دوشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 15:52 http://oa.blogfa.com

این سلسله از سوالهایی که ممکن است به شما کمک کند تا تصمیم بگیرید اگر شما یک پرخور بی اختیار هستید
یکم _ آیا شما وقتی که گرسنه نیستید هم غذا می خورید ؟
دوم _ آیا شما بدون هیچ دلیلی تا خرخره تان غذا می خورید ؟
سوم _ آیا شما پس از پرخوری احساس گناه و پشیمانی می کنید ؟
چهارم _آیا شما در طول روز مدت زیادی به غذا خوردن فکر می کنید ؟
پنجم _آیاشمابالذت چشم انتظار زمانی هستید که با فراغ بال وبه تنهائی مشغول غذاخوردن شوید ؟
ششم _آیا شما از قبل برای تا خرخره خوردن برنامه ریزی می کنید ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد