نظرات 11 + ارسال نظر
مونالیزا چهارشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 15:51 http://www.anti-smile.blogfa.com

سلام زهرا جان دوست خوب دعوتنامه پرشین گیگ میخوای؟
میخوای بصورت کاملا رایگان همکار خبرگزاری بزرگ اینترنتی بشی؟
میخوای تو یه وبلاگ گروهی بزرگ با ما همکاری کنی؟
برای اطلاعات بیشتر میتونی به وبلاگ
www.anti-smile.blogfa.com
مراجعه کنی و قسمت مهم مطلب رو بخونی و در صورت تمایل به همکاری با ما تو قسمت نظرات اسم خودت و اسم وبلاگت رو بگی و آمادگیتو اعلام کنی
منتظرت هستیم
این شتریه که درخونه ی هر کسی نمی خوابه
از دستش نده
زود زود بیا

رضا جمعه 11 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:41

یا علی! یا حسین!
حاج خانم چه کردین!
تصویر و عکس و این حرفا؟! عکس ستاره های زمینی رو کی می نصبید در این مکان محترم؟

ستاره ها مردند

سحربانو شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:46 http://saharbayati.blogfa.com

زهرا
زهرا
زهرا جان
عزیز دلم ممنون خبر دادی مسنجرو ....
خانم نازنین و عزیز و دوست داشتنی اصبلا دیگه از این فکرا نکن که من از تو دلگیر بشم نه
محاله از تو سیر بشم
دوست دارم به اندازه ستاره های آسمون ..............
خوشحالم که به روزی
زهرا
زهرا
زهرا جان

فرشاد یکشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 00:44 http://www.fafar62.blogfa.com

سلام
این عکس چه باحاله - چی هست ؟

من بروز هستم

از نام چه پرسی که مرا نام ز ننگ است یکشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:14

سلام (قولاً من رب الرحیم)
پوزش و پوزش و پوزش.
گرچه می‌دونم هیچ‌چیزی نمی‌تونه آرومت کنه.
تو بزرگوارتری اما از گناهی که من توش دخیل نبودم.
کاش می‌شد آْدما هم‌دیگر رو ببخشن. کاش
دریغ و دریغ
و ... دریغ

برای ز. م که زمانی برای من بود یکشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:00

غریویم و غوغا

اکنون،


نه کلامی به مثابه ِ مصداقی
که صوتی به نشانه‌ی رازی.







هزار معبد به یکی شهر...



بشنو:
گو یکی باشد معبد به همه دهر
تا من آن‌جا برم نماز
که تو باشی.



چندان دخیل مبند که بخشکانی‌ام از شرم ِ ناتوانی‌ خویش:
درخت ِ معجزه نیستم
تنها یکی درخت‌ام
نوجی در آبکندی،
و جز این‌ام هنری نیست
که آشیان ِ تو باشم،

تخت‌ات و

تابوت‌ات.

سحربانو دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 00:21 http://saharbayati.blogfa.com

باز هم عطش عشق بر دل پر درد مستولی می شود و نفسهای خونینم پیاله ی خیالت را ارغوانی می کند.وای که چه می سوزاند"ساغر از دست من افتاد دوایی برسان"
نمی دانم چه می گویم.باز مسافر جاده ی تنهایی شدم و باز هم این جدا شده ی از نیستان هوس حوای رفته به سرش زد.
راستی تو میدانی چرا هنوز که هنوز است راهمان را باید با ربودن سیب آغاز کنیم؟نا سلامتی تو هم حوایی نازنین.

ادمک دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:23 http://adamak86.blogfa.ir

باز باران شیشه پنجره را باران شست.. !!
بسیار زیبا راستی لینکوندمت.. زودی بیا به روزم

سحربانو دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 18:24 http://saharbayati.blogfa

آخ زهرا
زهرا
زهرا جان
دلم گرفته
خیلی گرفته
زهرا
زهرا جان

سحر بانو جان نبینم دلت بگیره

mahshadsea سه‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:50

زهرا جان کلاس بکس و باد چی می گه؟!!!!!!!!!
وای نازنین، این عکس به آدم این چندتا حس قشنگ رو می ده:
1- هوای خنک
2- هوای تازه
3- نشاط
4- تفکر
5- حسرت در دسترس نبودنش
6-...
مرسی، انتخاب عکست فوق العاده بود!
دلمم برات تنگ شدههههههههههههههههه!

سحربانو سه‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:52

زهرا جان روزت مبارک دوستت دارم و برات خیلی خوشحالم عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد